پوریاپوریا، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات پوریا

خاطرات سفر به شيراز ٢(عيد نوروز

1391/2/27 11:16
نویسنده : پوریا
1,759 بازدید
اشتراک گذاری

ما يك بازار عشاير را در كوه پيدا كرديم.براي اينكه حال و هوايي تازه كنيم .درون بازار رفتيم .در آن جا دوغ محلي و صندوقچه هاي عالي مي فروختند كه عشاير آن ها را با دست خودشان درست كرده بودند .عشاير ها در چادر زندگي مي كنند و شغل آن ها دامداري يعني نگهداري از حيوانات است.در وسط بازار شتر بد بو و بزرگ و يك شتر كوچك و يك اسب ديوانه ي بزرگ و كره اسب با ادب راه مي رفتند و مردم سوار آن ها مي شدند.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان باربد
27 اردیبهشت 91 21:29
زيبا بود بقيه خاطراتت رو هم بزار
خاله فائزه
10 خرداد 91 19:16
چقدر قشنگ خاطراتت رو می نویسی من مطمئنم یه روزی نویسنده ی بزرگی می شی