پوریاپوریا، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات پوریا

پايان خاطرات سفر به شيراز (نوروز ٩١)

1391/4/25 0:30
نویسنده : پوریا
490 بازدید
اشتراک گذاری

الان ساعت ١٢:٣٠ است پدرم دارد بنزين مي زند.و من دارم مي نويسم مادرم درگير آدامس جديدي است كه در دهانش است.بيشتر شيرازي ها سياه هستند چون آفتاب اينجا تند است البته الان هوا سرد شده است شمال كشور چند روز پيش سرد بود الان هواي سرد دارد به جنوب كشور مي آيد و اينجا باران مي بارد ماداريم بر مي گرديم تهران.سال خوبي برايتان آرزو مي كنم.

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان ليلا
25 تیر 91 0:31
اينم اخرش افرين
خاله فائزه
25 تیر 91 1:14
من مطمئنم تو در آينده يه نويسنده بزرگ ميشي