پوریاپوریا، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات پوریا

دردسر بزرگ

1389/12/15 16:13
نویسنده : پوریا
337 بازدید
اشتراک گذاری

دوستانم وقتی من را ا ذیت می کنند. من می رم به خانم میگم . آن ها زود پشیمان میشن خانم حرف من وباربد رو باور می کنه . آن ها تو دردسر بزرگی می افتن اما من چقلی کردن رو دوست ندارم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

خاله فائزه
15 اسفند 89 21:11
عاشقتم که انقدر قشنگ می نویسی خیلی پسر خوبی هستی و همه از تو راضی هستن من همیشه و همیشه به تو افتخار می کنم دوست دارم