پوریاپوریا، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات پوریا

تولدم مبارک

امروز تولد من است . هربار که تولد آدم است و سن که بالا می رود ، احساس مسئولیت هم بیشتر میشود . الان من یازده ساله شدم و احساس مسئولیتم هم یازده ساله شده . منظورم از احساس مسئولیت احساسی است که با بزرگتر شدن متوجه آن می شوی . این احساس  مثل نگهداری از خواهر و یا برادر کوچکترتان است که البته من ندارم . یا مثلا خورد کردن میوه با چاقو بدون کمک بزرگترها یا اصلا یک موضوع بسیار مهم تر داشتن گوشی موبایل که هدیه اصلی مادر و پدرم در تولد امسال من است.   یک احساس عجیب دیگر را تجربه کردم . وقتی شما چیزی ندارید و آن را در ذهن خودتاان خیلی بزرگ می کنید و بعد در یک غافلگیری آن را به دست می آورید و چند روزی از آن استفاده می کنید ، آن احسا...
9 فروردين 1394

سفرهای نوروزی 1394(قسمت سوم )

دو تا از مکان های گردشگری بندرعباس موزه و معبد هنودها است که بسیار دیدنی است .مخصوصا برای من که به تاریخ علاقمندم . البته معبد هندوها بسیار از بین رفته است و چیز زیادی از آن باقی نمانده است اما بازهم دیدنی است . در موزه بندرعباس چیزهای تاریخی پیدا شده در بندر عباس  وجود دارد که از زمان انسان های اولیه شروع می شود چون تنگه هرمز یکی از مکان های اولیه ایست که بشر در آنجا زندگی می کرده است . اسباب بازی های قدیمی بندر عباس و مجسمه های بسیار طبیعی و زیبا ددر آنجا وجود داشت که درباره ی بازار سنتی بندر عباس ، ماهیگیری ، جنگ پرتغالی ها با ایرانی ها بود . یکی از چیزهای جالبی که آنجا وجود داشن ظرفهای بزرگ گلی بود که مردم ایران باستان مرده های خود...
8 فروردين 1394

سفرهای نوروزی 1394(قسمت دوم )

ساعت دوازده شب به بندر عباس رسیدیم و بعد از خوردن یک کباب حسابی به خانه عمویم رفتیم و از فردا گشت و گذارهایمان دربندر را از بازار ماهی فروشان شروع کردیم . یک نوع ماهی بسیار گران و خوشمزه به نام حلواسفید را خریدیم و همانجا کنار دریا سرخ کردیم و جای شما خالی خوردیم . دریا بسیار زیبا و آرام بود البته اگر از آلودگی های کنار و  ساحل دریا چشم پوشی کنیم . به نظر من بندرعباس شهر قشنگ و نسبتا باکلاسی بود و از آن خوشم آمد و به من خیلی خوش گذشت . در یکی از رستوران های بندر با دو توریست دانمارکی برخورد کردم که با آنها صحبت کردم و بسیار برایم جالب بود.آنها هم انسان های خونگرم و صمیمی بودند . البته نکته آخرش این است که آنها از انگلیسی من تعریف کردند...
6 فروردين 1394

سفرهای نوروزی 1394(قسمت اول )

امسال در یک ایده متفاوت ما تصمیم گرفتیم عید را به یک ایرانگردی درست و حسابی بریم . سفر ما از تهران شروع شد و بعد از گذشتن از قم ، کاشان، بادرور، اردستان ،نایین ، اردکان و میبد اولین جایی که یک شب ماندیم شهر یزد بود که البته کمی با آنچه که انتظار داشتم فرق داشت شهر کمی سوت و کور بود و راهنمایی برای دیدن مکان های دیدنی و استراحتی آن خیلی کم و بدون نظم بود و راستش را بخواهید خیلی به ما خوش نگذشت . بعد از یزد به سمت بندر عباس حرکت کردیم و در راه مناظر زیبایی دیدیم که از آن ها عکس گرفتم که می توانید در پایان همین مطلب آنها را ببینید .     ...
3 فروردين 1394

دومين اجراى گروه ما

  روز يك شنبه (طبق معمول)هفدهم اسفندماه به كانون وكلاى دادگسترى دعوت شديم تا اجراى خيريه براى كودكان مبتلا به سرطان محك داشته باشيم .در اين اجرا من هم اجراى انگليسى داشتم و هم شاهنامه خوانى. اجراى انگليسى براى خيلى ها جالب بود و تشويق بيشترى گرفت . با درنظر گرفتن سن كوچك و نيامدن بعضى از بچه ها اجراى خوبى داشتيم .مهمانان ويژه اين مراسم جمشيد هاشم پور و رضا صادقى و رضا بنفشه خواه و اميرحسين مدرس واحمدنجفى و   خانم هنگامه قاضيانى بودند البته افراد ديگرى هم بودن كه من نمى شناختمشان . يكى ار اتفاقات جالب براى من اين بود كه پليس با اين مراسم همكارى كرده بود و اجازه داد ماشين هايمان را دوبل پارك كنيم .  چيزى كه يادگر...
19 اسفند 1393

پايتخت كتاب ايران

شنبه دوم اسفند ماه در كتابخانه ملى برنامه اى براى انتخاب پايتخت كتاب ايران برگزار شد كه مسئولان كشور و مردم زيادى در آن شركت داشتند.يكى از قسمت هاى برنامه هم اجراى شاهنامه خوانى گروه سفيران صلح و دوستى بود كه من هم عضوآن هستم .اجرا خوب بود و مورد تشويق زياد حاضران قرار گرفت و بسيار جلب توجه كرد . پايتخت كتاب هم شهر اهواز انتخاب شد . عكس هاي مراسم و اجراى ما در سايت هاى مختلف گذاشته شده كه چند تا از آنها را در اين پست مى بينيد. من در اول كه سالن پر شد كمى اضطراب داشتم اما به مرور بهتر شدم و تونستم اجرايم را خوب انجام دهم . آخر هم به ما بن كتاب و يك دفترچه حساب بانكى هديه دادند كه خيلى خوشحال شديم. درآخر فقط مى تونم بگم خيلى خوش گذشت . ...
4 اسفند 1393

جام ملت هاى آسيا ٢٠١٥

امسال مسابقات جام ملت هاى آسيا در استراليا برگزار شد كه تيم ملى كشورمان هم در گروه c مسابقات با امارات و قطر و بحرين هم گروه بود و توانست با بازى هاى خوب به عنوان تيم اول گروه صعود كند اما در مرحله بعد با نا داورى از عراق در ضربات پنالتى شكست خورد و به مرحله بعد نرفت . اما من واقعا از اين حذف ناراحت شدم و كلى گريه كردم و فقط تنها چيزى كه مى توانم بگويم اين است كه واقعا حيف شد ،حيف !!! ويك خبر جالب و مهم اين كه داور،نا داور مسابقه ايران و عراق اسفند ماه براى قضاوت جام باشگاه هاى آسيا به ايران خواهد آمد .به نظر شما با او چگونه بايد برخورد كرد ؟؟؟؟     ...
7 بهمن 1393